وبلاگ
۱۰ نمونه از سوگیریهای ناخودآگاه
سوگیریهای ناخودآگاه نگرشهای ناخواسته و آموخته نشدهای هستند که میتوانند مثبت یا منفی باشند. همۀ افراد حداقل دارای تعدادی از
قدرت دور شدن
بسیاری از مردم خود را موظف میدانند که وقت و انرژی خود را به دیگران اختصاص دهند. اما چرا؟ شاید
درسهایی از زندگی که تئاتر به من آموخت
آموزش کلید توسعۀ جهان است و تنوع رشتههای آموزشی مختلف نیز برای توسعه اهمیت دارد. بااینحال، هنرها اغلب به دلیل کلیشههایی که هنرمندان را افرادی ناموفق در جامعه معرفی میکنند، نادیده گرفته میشوند، که این واقعیت ندارد. به عنوان کسی که سالها پیش در هنرهای نمایشی فعال بودم، معتقدم که تجربۀ کار هنری به من درسهای مهم و ضروری زندگی را آموخت. در اینجا ده دلیل آورده شده است که چرا تئاتر بهاندازۀ هر موضوع دیگری اهمیت دارد و ارزشمندترین درسهای زندگی را میآموزد.
کتابهایی که به شما امید میدهند: «همین حوالی دور دست» اثر ربهکا سولنیت.
سولنیت در «همین حوالی دوردست» درباره، پیرامون و درون معنای داستانها مینویسد. این متن بهگونهای روایت میشود که مانند بداههنوازی موسیقی است، هر بار تکرار یک ملودی یا تم جدیدی را بررسی میکند. اما نواهای آشنا بارها و بارها تکرار میشوند. استعارهها فراواناند و به نظر میرسد که سولنیت باور دارد که میتوان تمامی جنبههای زندگی را در جایگاه تمثیلی که نیاز به تفسیر دارد، نگاه کرد.
سولنیت معتقد است که داستانها نه تنها جستوجویی برای کسب معنا هستند، بلکه ابزارهایی برای همدلی نیز هستند.
روایتی قابل فهم و مدرن از داستان پیدایش؛ بیل گیتس از کتاب «داستان پیدایش» میگوید.
همه ما یک داستان پیدایش داریم. در بعضی جوامع، این داستان خودش را در قالب افسانههای آفرینش نشان میدهد. در