داستان پیدایش
تاریـــخ کلانی از همهچیــز، از بیــگ بنگ تا اولین ستارگان و زندگی روی زمین تا عصر دایناسورها، پیدایش انسان خردمــند تا عصــر کشاورزی و عصر یخبندان، ظهور امپراتوریها تا دوران سوختهای فسیلی، سفر به ماه، جهانیشدن و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد…
***
داستان نیمهشب
داستان نیمهشب، نمایشنامهای است از نوع تراژدی. همان مطلوبی که نویسندی آن را مشعوف میکند و آرام. مهدی میر باقری نه تنها از حدس و گمان مخاطب اثر نگران نیست که خود صریح و سلیس میگوید که از نابغهی نمایشنامهنویسی جهان، ویلیام شکسپیر، تأثیر پذیرفته است. این همان ادای دینی است که نویسندهای امروزین بر استاد خود تمام میکند. هملت میشود دغدغهی ذهنی و عامل پیش برندهی فکر و اندیشهاش در اثر پیشِ رو، یعنی داستان نیمه شب. این پرسش که چرا زندگی آدمیان بر وفق مراد نمیچرخد و پر است از درد و رنج و هجران، لحظهای گریبان خواننده را رها نمیکند و نویسنده پافشاری میکند به این نکته که عشق پدیدهای کمیاب و چه بسا نایاب است.
دختری که از چنگ داعش گریخت
کتاب دختری که از چنگ داعش گریخت اثر فریدا خلف، روایتی از درد و رنج و در عینحال امید و اراده برای زندگی است.
ماجرای واقعی فریدا خلف دختر ایزدی که به دست داعش اسیر شده و چند ماه در اسارت داعش ماند تا بالاخره توانست به
همراه دوستانش از اردوگاه نظامی داعش فرار کنند.
در باب رهاکردن امور، آموزههای فلسفه برای روزگار اکنون
یک بار راهبی بودایی دانا، قدرت رها کردن امور با در دست گرفتن یک فنجان چای را توضیح داد؛ نگه داشتن فنجان برای چند ثانیه تلاش زیادی نمیخواهد اما پس از چند دقیقه، ناراحتی جدی ایجاد میشود و یک ساعت بعد به عذابی تحملناپذير تبدیل شده است. فقط با زمین گذاشتن فنجان خود را از درد رها میکنیم. نگهداشتن چیزها میتواند دردناک باشد. بااینحال بسیاری از مردم در چسبیدن به چیزهایی مانند عقاید مردم، کینهها، معشوقهای سابق، داراییهای مادی، خاطرات بد و نگرانیها در مورد آینده استادند.
از طریق چسبیدن مداوم و بیوقفه به همۀ این چیزها، زندگی ما روز به روز سنگینتر و ناخوشایندتر میشود. اما اگر چیزها را رها کنیم، حتی اگر موقتی باشد، آرامش را تجربه خواهیم کرد. در دنیای امروز، هنر رها کردن اقدامی عصیانگرانه است. با زمین گذاشتن فنجان، علیه جامعهای شورش میکنیم که وسواس موفقیت و اعتبار دارد، که عشق سمی و وابستگی ناسالم را ارج مینهد و حرص را بر رضایت ترجیح میدهد.
کتاب در باب رهاکردن امور، مجموعهای از مقالات ویرایششده و اصلاحشده درباره موضوعات مختلف است. این آثار کوتاه، هنر رها کردن را با الهام از مکاتب مختلف بررسی می کند: از فلسفۀ شوپنهاور تا دیوژن و تا تائوئیسم.
در جستوجوی گور
در جستوجوی گور و دو نمایشنامهٔ دیگرِ نو
*
کانزه کجیرو نُبومیتسو(Kanze Kiyotsugu Kan`ami)
کانزه کیتسوگو کانآمی (Yugyo Yanagi)
برگردان مقداد جاویدی صباغیان
*
ارزیابی متون نو همواره زیر سایۀ توجه به عناصر ناادبیِ اجرا صورت گرفته است. حتی میتوان گفت اجرای نمایش نو میل آن دارد تا ارزشهای ادبی را پنهان كند. سطرها آنقدر خفه و تصنعی ادا میشوند که فهم آنها تقريباً ناممکن به نظر میرسد، مگر کسی از پیش متن را در یاد داشته باشد. بیان بازیگران هنگام گفتن جملهای چون «من از عذابی تحملناپذیر در رنجم.» و جملهای چون «درختان گیلاس به شکوفه نشستهاند.» چندان از یکدیگر متفاوت نیست. سنتهای ديرپا هر آهنگی در صدای بازیگر و هر یک از حرکات بدن او را از پیش مقرر كردهاند. در این سنتها مقصد آشکار كردن معناهای غایی متون است، ولی این معناها از معنای هر یک از سطرها فراتر میروند و بنابراين ممکن است بازیگری سطری را بسيار خوب ادا کند، بی آنکه معنای آن را بفهمد.
*
اجرا و هم متن در نمایش کلاسیک نوی ژاپن سکرآور است و سحرانگیز، نه فقط برای ما که نسبت به افق فرهنگی آن در بُعد بهسرمیبریم، بلکه برای مخاطبان ژاپنی امروز و حتی مخاطبان همروزگارش، و دانلد کین در درآمد ارزنده و روشنگرش به این مهم اشاره کرده است. جادوی نمایش نو را شاید بتوان در چند خصیصهٔ آن بازشناخت. اول، این نمایشی شاعرانه است که در اجرا با طنین موسیقی همراه میشود. در نمایش نو شعر نمایشی با دامنۀ وسیعی از اشعار تغزلی و مذهبی که حتی شاید با روایت اصلی بیارتباط باشند، پیوندی بینامتنی برقرار میکند و همین از دلایل پیچیدگی و دشواری فهم کامل متن نمایش نو است و بر رازآمیزیاش میافزاید. دوم، نمایش نو اساساً در ارتباط با محیط طبیعی معنا و گسترش مییابد؛ هم در صحنة اجرا و هم در شعر نمایشی نشانههای طبیعت بهوفور یافت میشوند و این تا جایی است که وصف طبیعت و حالوهوای آن گاه بر روایت اصلی پیشی میگیرد. سوم، در شمار زیادی از نمایشهای نو خشونتی (جسمانی) مشهود است که البته هرگز در اجرا به دیده نمیآید، بلکه بهدقت و گاه با جزئیات در قالب شعر نمایشی مجسم میشود. چهارم، شیته که نقش اصلی نمایش است، در روند اجرا استحاله مییابد و در دومین بخش نمایش چهرة حقیقی خود را مینماید.
در خواب دیگران
نمایشنامهی در خواب دیگران امتداد رخدادها در تاریخ است. رخدادهایی که در این امتداد، اگر چه ممکن است صورتشان تغییر کند اما در اصل، رنجها، خوشیها و مفاهیم یکسان در ارتباط با انسان ایجاد میکنند. زمان در این نمایشنامه از مرداد 1332 آغاز میشود و تا سال 1388 ادامه مییابد. این زمانِ کِش آمده در متن، در کنار یک مکان ثابت (خانه)، مجموعهای از دورههای پرالتهاب تاریخ ایران، (در اینجا تهران) را شامل میشود که اگرچه همهی آن رخدادهای تاریخی، هر کدام دنیایی از فراز و نشیب و چون و چرا دارند، اما در این نمایشنامه، تبعاتشان در زندگی یک (یا چند) خانواده مورد توجه قرار میگیرد.
دوباره بیدارشدن در زمان مناسب
کتاب دوباره بیدار شدن در زمان مناسب نوشته جاشوا فریس نویسنده رمان درخشان بینام است که در سال ۲۰۱۴ از جمله نامزدهای جایزه من بوکر شده است. این اثر، قهقههای ناگهانی و بلند در میان پوچیهای دنیای مدرن و سوالهای بنیادین معنی زندگی، عشق و درستی است و آن چنان جذاب است که همانند مسابقات ناتمام و طولانی استقامت دوچرخه سواری فرانسه شما را با خود تا انتها میکشاند.
جاشوا فریس (Joshua Ferris) نویسنده این کتاب با نخستین اثرش «آنگاه به پایان رسیدم» توانست جایزه «پن» ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۷ را که از سوی بنیاد همینگوی اهدا میشود، به دست آورد. پیش از این، رمان «بینام» او در ایران منتشر شده است.
زندگی خانوادگی
آخیل شارما( -1971)، نویسندهی هندی-آمریکایی است و همانطور که خودش میگوید بعد از نوشتن هفت هزار صفحه در طول دوازده سال توانست صاحب رمانی به نام زندگی خانوادگی شود، رمانی که براساس تجربهی شخصی نویسنده نوشته شده است.
زندگی خانوادگی داستان خانوادهای هندی است که به سودای پیشرفت و ثروت به آمریکا مهاجرت می کند. اما آمریکا شرایطی جز این را برایشان رقم میزند. خانوادهای که رد فرهنگ، زبان، آداب و رفتار هندی همچنان در جسم و جانشان است. زندگی این خانواده را پسر کوچک خانواده از کودکی روایت میکند. روایتی شیرین و جذاب از مهاجرت، عشق، اندوه، خستگی و البته امید.
زندگی خانوادگی در سال 2014 یکی از 10 رمان برتر سال به انتخاب نیویورک تایمز شد. این رمان در سال 2015 برنده جایزه فولیو شد که به بهترین رمان انگلیسی سال داده میشود.
سوسمارالدوله
بهطور کلی نمایشنامهی سوسمارالدوله نقاط قوت بسیاری دارد و علاوه بر نکاتی که در نقد این اثر به آنها اشاره شد، میتوان به اضافهکردن بعدهای شخصیتی بیشتر به افراد و در نتیجه شخصیتپردازی کاملتر، اجرایی نمودن اثر، طنزی که علاوه بر ابعاد اجتماعی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی و… از ابعاد روانشناسی و نشانهشناسی هم برخوردار است و مهمترین تلاش نویسنده استفاده از زبان دوران قاجاری ولی اِمروزیتر، به کار بردن واژهگان عامیانه و در نهایت زبانی روان و سلیس است که میتواند بسیار حائز اهمیت باشد.
صف
صف، داستانی هجوآمیز است در ردیف ادبیات ابزورد و رئالیسم جادویی در توصیف جامعهای تمامیتخواه و دیوان سالار و آزار و شکنجهی مردمی که تحت دیکتاتوری حاکم زندگی میکنند .
بسمه عبدالعزیز، نویسندهی زن مصری، روانپزشک، فعال حقوق بشر و هنرمند تجسمی (ملقب به یاغی) در سال ۲۰۱۳، سه ماه بعد از به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین در مصر، با نوشتن این داستان کنایهآمیز، تلاش دولت برای نزول شأن انسانی هموطنانش و اعمال زور در برابر اعتراضهای مردمی را پیش چشم خوانندگان آورد. او در این کتاب پروپاگاندای حکومتیای را نشانه گرفته که در جهت مهار مردم دست به تخریب تاریخ و نگارش دوبارهی آن به دلخواه خود میزند.
***
ظلمات سپید
ظلمات سپید روایت سفرهای اکتشافی و ماجراجوییهای باورنکردنی هنری وزلی در قطب جنوب(جنوبگان) به روایت دیوید گرن است. روایت مبارزه و تلاشی جسمی و روحی که گاه فراتر از توان بشر است.
هنری ورزلی افسر ۵۶ ساله و بازنشستۀ ارتش بریتانیا که از او به عنوان یکی از بزرگترین و الهامبخشترین کاشفان قطبی تاریخ یاد میشود، سه بار به قطب جنوب سفر کرد که هر سفر او سرشار از ماجراهای اعجابانگیز بود.
برای دریافت رایگان نسخه الکترونیک این کتاب کلیک کنید.
ظلمات سپید–هدیه نوروز1402 مهرگان خرد
فروید و سندرم حافظه کاذب
ر کتاب فروید و سندرم حافظه کاذب، فیل مالن به بررسی اندیشههای «فروید» درباره سندروم حافظه کاذب میپردازد و بیان میکند که حافظه کاذب، بیماری روانی است که در نتیجه اقدامات درمانی یا پزشکی مضر ایجاد میشود.
از سال 1992، مناقشه علمی و حقوقی بیامانی حول این اتهام پدید آمد که روانکاوها گاهی خاطرات غلطی درباره سوء استفاده جنسی دوران کودکی را در ذهن بیمار میپرورانند. برخی فروید را مقصر دانسته و میگویند که او از 100 سال پیش بذر «سندروم حافظه کاذب» را پاشیده است. آیا فروید پدر بدی بود که ایدههای غلطاندازی را به جامعه القا کرد که یک قرن بعد هیولایی آفرید؟ یا آیا نابغهای حیرتانگیز بود که درک موشکافانهاش از ذهن و حافظه زمان او بسیار جلوتر بود؟ فروید که بیشتر به تازیانه نقد گرفته شده و ندرتاْ به درستی خوانده شده، همچنان با مسائلی در پیوند است که ذهن روانشناسی و جامعه امروز را به خود مشغول داشته است.
کتاب فروید و سندروم حافظهی کاذبِ (Freud And False Memory Syndrome) فیل مالن به بررسی صحت و سقم این ادعاها میپردازد و روایتی موجز از تجربیات بالینی اولیهی فروید و نظریات سرکوب و ماهیت حافظه وی ارائه میکند. بحث فیل مالن (Phil Mollon) دربارهی برخی پروندههای ابتدایی فروید این امکان را برای خواننده فراهم میسازد تا دربارهی ریشههای بسط نظریات فروید تصوری به دست آورد. مالن بحث خود را با مختصری دربارهی جنبههای تجربیات بالینی اولیهی فروید در باب بازیابی ظاهری خاطرات سوء استفادهی جنسی دوران کودکی، عمدتاً در طول روانکاوی، آغاز میکند. با این حال تا زمانی که به ایدههای فروید دربارهی خاطرات اوایل دوران کودکی نپرداخته و ادعاهای بالینی فروید در ابتدای پیشهی روانکاویاش را بهدقت بررسی نمیکند، دربارهشان اظهار نظری نمیکند.
قدرت در نمایشنامههای تاریخی شکسپیر
در این کتاب برای بررسی افتوخیز سیاست و قدرت در نمایشنامههای تاریخی، تلاش شده تا با استفاده از اسناد و کتابها و مقالات معتبر گام درستی در این زمینه برداشته و جهت آگاهی بهتر رجوع به برخی پایگاههای اینترنتی را نیز در دستور کار قرار داده تا زمینه مناسبی را جهت تحلیل نقش سیاست و روشهای اعمال قدرت در این نمایشنامهها فراهم شود.
ازاینرو سعید کاظمیان در کتاب «قدرت در نمایشنامههای تاریخی شکسپیر»، در فصل اول به مفهوم قدرت و سیاست پرداخته و روابط میان این دو واژهٔ کلیدی را بررسی میکند.
قطار فلسفه؛ در جستوجوی درسهای زندگی از خردمندان درگذشته
غم نان و ترس از آیندهی نامعلوم و بسیاری از چیزهای دیگر، باعث شده به قدری به هستی مشغول شویم که از آن حیرت نکنیم. دیگر نه جهان ما را شگفتزده میکند و نه چندان در باب آن تامل میکنیم. اریک واینر (Eric Weiner) در کتاب قطار فلسفه (The Socrates Express) از شما دعوت میکند تا گهگاه سری بیرون بیاورید و به جهان از منظری متفاوت بیندیشید.
ما به همان دلیل که سفر میکنیم، به فلسفه و حکمت روی میآوریم: برای مشاهدهی جهان از دریچهای متفاوت، کشف زیباییهای پنهان و یافتن راهی بدیعتر برای بودن. ما میخواهیم یاد بگیریم که شگفتی هستی را در آغوش بگیریم، با پشیمانیهامان روبهرو شویم و امیدوار باقی بمانیم.
اریک واینر در کتاب شگفتانگیز و کاربردی قطار فلسفه، اشتیاق فراوانی به درآمیختن سفر و حکمت دارد و البته این تشبیه اصلاً بیراه نیست. فلسفه گذریست از جنس سفر کردن، مشاهده کردن و مشغول شدن به رازهای هستی. همچنین، فلسفهورزی نوعی جسارت در خود دارد؛ چرا که باید سرزمین آشنا و امنت را رها کنی و پا به زمینهای ناشناخته بگذاری.
واینر در مسیر جستوجوی معنا همراه ما شده، در این قطار کنار ما مینشیند و کمک میکند تا در این سفر از آموزههای حکیمترین و خردمندترین انسانهای هر عصر، از سیمون وی تا روسو بهره ببریم. نویسنده با قطار، (متفکرانهترین روش حملونقل!) هزاران هزار مایل را همراه ما طی میکند و در انتهای این سفر، اگر انتهایی داشته باشد، میآموزیم که چگونه عاقلانهتر رفتار کنیم، زندگی معنادارتری داشته باشیم، همانند اپیکور لذت ببریم و مثل سقراط کنجکاوی کنیم.
این اثر جستوجویی اساسی برای یافتن پاسخ حیاتیترین پرسشهای بشریست. آن پرسشهای پیچیدهای که علیرغم ابهام زیادشان، برای بسیاری از انسانها عمیق و مهم هستند. نمیشود انسان بود و در هجوم این همه تردید، شگفتی و سوال به فکر فرو نرفت. واینر در قطار فلسفه ما را تشویق میکند که به جای پاسخ، بر پرسشها تمرکز کنیم.
این کتاب همان وعدهای را دنبال میکند که فلسفۀ رواقیگری به دنبالش است؛ به شما یاد میدهد که چگونه یک زندگی بسیار شاد و آرام داشته باشید و همچنین به شما یاد میدهد که حتی هنگام مواجهه با بدبیاریها، این ویژگیها را حفظ کنید. این کتاب به شما یاد میدهد که برای هر اتفاقی آماده و تزلزلناپذیر، ریشهدار، از نظر احساسی قوی و حتی در میانۀ بحرانها به طور خارقالعادهای آرام و اندیشمند باشید.
کارگردانها در تمرین
«سوزان لتزلر کول» با کتاب «کارگردانها در تمرین» در استودیوها و سالنهای تمرین را به روی هر مشتاقی باز میکند و گزارش دقیق و موشکافانهاش از روند تمرین ده کارگردان مطرح و معاصر آمریکا برای هر علاقهمند به کارگردانی و تئاتر و حتی هر کارگردانی با هر سطحی جذاب و مفید است. نحوۀ چیدمان بازیگران، نگاه به متن و مواجهه با آن، تعامل گروهی و تأثیری که خارج از متن بر گروه وارد میشود و همینطور نگاه شخصی کارگردان به اثر و آنچه اجرا میشود از چیزهاییاند که «کول» بهصورت گزارشی حرفهای نوشته و برای اولین بار در آمریکا به شکل کتاب درآورده است. او در کتاب «کارگردانها در تمرین» سر تمرین این کارگردانها حاضر بود؛ اِلینور رِنفیلد، ماریا ایرِنه فورنـِس، امیلی مان، جوآن آکالایتیس، الیزابت لوکُمپت، ریچارد فورمن، رابرت ویلسن، لیویو سیولـِی، پيتر سِلِرس و لـی بروئر.
کامو و سارتر
کامو و سارتر
ماجرای یک دوستی و جدالی که به آن پایان داد
***
این کتاب، روایتی همهجانبه دربارۀ دوستی و جدال بین آلبر کامو و ژان پل سارتر است. سارتر و کامو خاستگاهی متفاوت داشتند، سارتر بورژوا بود (اگرچه خودش از این لقب متنفر بود) اما کامو در الجزایر و با مادری بیسواد بزرگ شد. فعالیت سیاسی کامو ناشی از نگرانی او برای زندگی فقرای الجزایری بود اما سارتر تنها بعد از گذراندن مدتی در اردوگاه زندانیان جنگ جهانی دوم و سالها پس از آنکه در جایگاه فیلسوف و نویسنده مورد تحسین بود، به سمت سیاست کشیده شد. پس از آزادی فرانسه این دو مرد به روشنفکران و منادیان اگزیستانسالیسم تبدیل شدند (برچسبی که کامو هرگز آن را نپذیرفت) و در 15 سال پس از آشناییاولیه و تا زمان مرگ کامو، آنها در یک سناریوی سیاسی-روشنفکری و در سه پرده نقش خود را در جهانِ فلسفه، سیاست و ادبیات ایفا کردند که رونالد آرونسون با ظرافت، همدلی و دقت آن را بررسی و روایت میکند. در اولین ملاقات آنها در کافه دو فلور که سارتر و بووار در آنجا وقت میگذراندند، غذا میخوردند و معاشرت داشتند، هر سه بهطور عجیبی با هم گرم گرفتند. به گفتۀ بووار، اشتیاق کامو به تئاتر چیزی بود که یخهای بینشان را شکست. در ابتدا سارتر و کامو دوستان نزدیکی با تجربۀ مشترک در جبهۀ مقاومت فرانسه بودند اما درعینحال عزم آشکاری برای رویارویی با معضلات اخلاقی و سیاسی جهان داشتند.
کتابسوزی
پیتر د بویسر فیلمساز و نویسندۀ بلژیکی، داستان و ناداستان مینویسد؛ تئاتر و غیر تئاتر. متنهای خودش را روی صحنه میبرد و او با لقب هایرونیموس بوش معاصرِ ادبیات و قصه گوی قرن بیست و دو توصیف میکنند.
***
بر صحنه، مجموعهای از اشیاست که نقش ویژه ای را در تاریخ ما بازی کرده اند. آنها آنجا بودند وقتی ما کسی شدیم که امروز هستیم. زمانی که بار دیگر امتداد مسیر ما برای ما چیده شد، آنها در سکوت حضور داشتند. همراه اینها یک پسر و یک اسب در جستوجوی آیندۀ گمشده هستند. یک سفر لذتبخش و حماسی در حال شروع شدن است.
لکان و پسافمینیسم
الیزابت رایت در کتاب لکان و پسافمینیسم، از منظری پسافمینیستی به بررسی آرای ژاک لکان، اندیشمند برجستهی فرانسوی میپردازد و میکوشد با قرار دادن آثار او در بستری پستمدرن دیدگاههای مهم وی را شرح دهد.
کتاب لکان و پسافمینیسم (Locan And Postfeminism) در واقع تضاربی از آرای فمینیستها در مورد نظریات جنجال برانگیز لکان پیرامون سکسوالیته و جنسیت را عرضه میکند و در پی آن است که بدفهمیهای صورت گرفته از نظریات لکان به خصوص نظریهی جنسیابی وی، یعنی خاستگاه و گسترش تفاوت جنسی درون قلمرو زبان را واکاوی و تصویر دقیقتری از این پرنفوذترین روانکاوِ پسافرویدی ارائه کند.
ژاک لکان اندیشمند معاصر فرانسوی از جمله مهمترین متفکران قرن بیستم به شمار میرود که توانسته با مفهومپردازیهای بدیعش بر غنای دانش روانکاوی بیافزاید. او که ادامه دهندهی سنت فرویدیِ روانکاوی است و خود را کسی میداند که «فروید خوانده است» هیچگاه در این چارچوب محدود نمانده و توانسته افق گستردهتری پیش روی روانکاوی معاصر بگسترد. مفاهیمی چون مراحل سهگانهی زندگی انسان، فالوس، جنسیابی، ژوییسانس و… از جمله ایدههایی است که سبب شده گسترهی کاربرد نظریات وی از روانکاوی فراتر رفته و وارد حوزههایی چون فلسفه، معماری، ادبیات و سینما شود. به تعبیر لویی آلتوسر، قدرت ادعای لکان و اصالت منحصر به فرد او در روانکاوی در این بود که در حوزهی کاری خود یعنی روانکاوی و زبانشناسی نظریهپردازی میکرد و توانست یک سیستم کلی از مفاهیم نظری بسازد که قادر به ایجاد مجموعهای از حقایق در حوزهی تحلیلی باشد.
لیوتار و ناانسان
تاب لیوتار و ناانسان اثر استوارت سیم، به بررسی دیدگاههای فرانسوا لیوتار فیلسوف فرانسوی پرداخته است.
در کتاب لیوتار و ناانسان، نویسنده به بررسی آرای لیوتار با تکیه بر «ناانسان» میپردازد. استوارت سیم (Stuart Sim)، در واکاوی دقیق این امر موفق بوده و کتاب خوشخوان و جذّابی را فراهم کرده است.
متفکران پستمدرن، بهطور ویژه لیوتار و بودریار، جذب ایدههایی چون پایان تاریخ و امر آخرالزمان شدهاند. شاید در نگاه اول این موضوع عجیب و گاهی مضحک جلوه کند اما نخست خود پستمدرنیسم واجد نوعی لحن آخرالزمانی است و دوم، پستمدرنیسم جنبشی است که ادعای «در هم شکستنِ شیوههای کهن انجام امور» را ترویج میکند؛ بنابراین پستمدرنیسم در سویههای متنوعی با امر آخرالزمان پیوند یافته است. به قول دریدا شاهد نوعی لحن آخرالزمانی در جریانات فلسفی متأخر هستیم.
لیوتار در مقدمهی کتاب ناانسان مشکل اصلی خود با “ناانسانیت” را چنین صورتبندی کرد: «چه میشود… اگر انسانها در فرآیند ناانسان شدن قرار گرفته یا بدان نزدیک باشند؟ (بخش اول) و (بخش دوم) اگر ناانسان در آنچه “مربوط” و منحصر به نوع انسان است سکنی گزیند، آنوقت چه میشود؟» مسئلهی نخست با “پیشرفت” یعنی با «سرمایهداری پیشرفته، با میل به ظاهر بیپایان آن برای گسترش و ابتکار فناورانه ربط دارد.» مسئلهی دوم “راز” کاملاً انسانی و نامتناهیای “که روح آدم زندانیاش است” را شکل میدهد.
مشکل لیوتار با پیشرفت، بر سر تأکید آن بر کارایی است، یعنی واقعاً زمانی را صرف خود انسان و امورات انسانی نمیکند. بلکه آنچه خاص انسان است را میبلعد؛ و چون کارآمدی مطلق هرگز به دست نمیآید، پیشرفت درخواستی بیپایان است که مستمراً امکان اندیشیدن بر آنچه اتفاق میافتد را کاهش میدهد: «سریع رفتن همانا سریع فراموش کردن است.» وقتی زمانی برای اندیشیدن نباشد آدم فراموش میکند که ناانسانیت، بهای پیشرفت است: «نظام تا حدی میتواند آنچه از آن فرار میکند را از اذهان پاک کند.» در بنیان هر دوی این مشکلات، لیوتار ردپای فناوریهای جدید را میبیند، بهخصوص فناوریهای مربوط به رایانهها و هوش مصنوعی و فناوریهای در خدمت سرمایهداری پیشرفته.
متروک بیانتها
واتسلاو هاول نویسندهی منتقد و معترض حکومت کمونیستی چک بود. او سالها تحت نظارت حکومت وقت زندگی کرد زندانی شد و آزار دید اما فعالیت هر روزه اش در تئاتر و ادبیات متوقف نشد هاول که نقش مهمی در پیروزی انقلاب مخملی چکسلواکی داشت، در سال ۱۹۸۹ اولین رئیسجمهور غیر کمونیست حکومت چکسلواکی شد. انقلابی که او در آن نقش داشت انقلابی بدون خونریزی بود که منجر به فروپاشی حکومتِ کمونیستی چکسلواکی و تشکیل دو کشور جدید چک و اسلواکی شد شاید بهترین معرفی هاول همان باشد که یژی نمتس روانشناس و دوست هاول درباره او می گوید: اگر نمی خواست راجع به مطلبی بنویسد نمینوشت و اگر میخواست درباره مطلبی بنویسد آن را فقط همانجور که معتقد بود حقیقت دارد مینوشت. متروک بی انتها یک نمایشنامه نیمه اتوبیوگرافیک از واتسلاو هاول است که او سال 1984 در روزهای پس از آزادی از زندان نوشته . نمایشنامه درباره یک مخالف سیاسی به نام لئوپولد نتلزاست که میترسد بابت نوشتن به زندان برود. لئوپولد تحت فشار دوستان، همفکران و نزدیکانش است. این فشارها علاوه بر نظارت مستمر دولتی، او را از نوشتن بیشتر ناتوان کرده او از سمت نمایندگان حکومت پیشنهادی دریافت میکند در ازای آزادی. نویسنده تصمیم میگیرد به زندان برود اما منکر نوشته هایش نشود اما… این نمایشنامه را تام استوپارد به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. متروک بی انتها (لارگو دسولاتو) در تلگراف به عنوان یکی از 15 نمایشنامه برتر تمام دوران ثبت شده است.
مرگ یک خردهبورژوا
فرانتس ورفل، در سال 1890 در پراگ، قلمرو سلطنتی بوهمیا، در یک خانوادهی ثروتمند چشم به جهان گشود. او نمایندهی اکسپرسیونیسم (سبکی پر از استعاره، نمادین همراه با لحن چکشی) بوده و یکی از نویسندگان دویچتبار یهودی است که کتابهایش توسط حزب نازی، در سال 1933 سوزانده شد. از میان آثار وی میتوان به «مقتول مقصر است»، «چهل روز از موسی داغ» و «سرود برنادت» اشاره کرد.
***
فیالا، افسر گارد امنیتی امپراتوری اتریش، مقامش را پس از جنگ جهانی اول از دست داده است. نگرانی او از آیندهی خانواده، اجازه نمیدهد شعلهی حیاتش -علیرغم نزدیکشدن مرگ- خاموش شود. او میخواهد خانواده را که نماد دنیای در حال فروپاشی است، نجات دهد.
موفقسازها؛ پدیدهها چگونه محبوب میشوند
کتاب موفقسازها؛ پدیدهها چگونه محبوب میشوند (Hit makers: the science of popularity in an age of distraction)، اثر منتخب ژورنال کتابخانههای آمریکا و یکی از پرفروشترینهای سایز نیویورکتایمز است. موفقسازها بر این نظریه استوار شده است که، به نظر میرسد آهنگها، برنامههای تلویزیونی، فیلمهای پرهزینه، شوخیهای اینترنتی و برنامههای درجه یک به یک باره به موفقیت میرسند، ولی حتی این آشفته بازار فرهنگی هم تحت سلطۀ قوانین مشخصی قرار دارد؛ روانشناسی این که چرا بعضی مردم از بعضی چیزها خوششان میآید، شبکههای اجتماعیای که این ایدهها از طریق آنها گسترش مییابند و جنبههای اقتصادی بازارهای فرهنگی.
میانسالی؛ یک راهنمای فلسفی
این کتاب تنها برای میانسالها نیست، بلکه برای هرکسی است که با ماهیت تغییرناپذیری چون زمان تعامل دارد. این اثر با فلسفهٔ کاربردی سروکار دارد: نوعی تفکر فلسفی است که بر روی چالشهای میانسالی تمرکز میکند.
فیلسوفها همواره به دشواریهای دوره میانسالی بیتوجهی کردهاند، ولی این دشواریها از نظر فلسفی جذاب هستند و با همان ابزارهایی که فیلسوفها استفاده میکنند میتوان آنها را مورد بررسی قرار داد.
کتاب «راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی» یک کتاب راهنما است اما نه از نوع استاندارد و معمول آن. چرا که بیشتر با پرسشهای اساسی سروکار دارد که اغلب دربارهٔ نوع احساس شما نسبت به زندگی هستند، به نوعی کمتر به دنبال تغییرات بیرونی است.
این اثر میخواهد به شما بگوید میانسالی برای شروع یک چیز تازه خیلی مقطع سنی دیری نیست، ولی اغلب به چنین حسی میرسیم که زمان در دوران میانسالی خیلی کوتاه به نظر میرسد. نگذارید این مسئله فریبتان بدهد. بیشتر از آنچه که فکر میکنید زمان دارید. کیرن سیتا در این کتاب با تکیه بر نظریههای فلسفی، توصیهها و استراتژیهایی برای وفق یافتن با میانسالی ارائه داده است..
نیچه و پست مدرنیسم
کتاب نیچه و پستمدرنیسم از مجموعهی مواجهات پستمدرن به قلم روان و شیوای دیو رابینسون است که به شرح آرای مهم ویلهلم فریدریش نیچه در بافتاری پستمدرن میپردازد.
رابینسون در این اثر موجز که بیشتر به مقالهای طولانی شباهت دارد تا کتاب، نیچه را نخستین کسی میداند که پی به معنای واقعی مدرنیته برد. عمق تأملات و باریکبینیهای وی چنان است که نویسنده کتاب، نیچه را پیامبر عصر خود لقب میدهد. کتاب نیچه و پستمدرنیسم (Nietzsche And postmodernism) پس از شرح مختصری از زندگی نیچه، به بیان دیدگاههای او در زمینهی موضوعات گوناگون بهخصوص مباحث زبانشناختی وی میپردازد و تلاش میکند از این راه نقبی به مکتب پستمدرن و ارتباط آرای چهرههای برجستهای چون لیوتار، بودریار و فوکو با نظریات نیچه بزند. از ویژگیهای برجستهی کتاب میتوان به توانایی نویسنده در شرح مفاهیم پیچیدهی فلسفی به زبانی ساده و همه فهم اشاره کرد که کتاب را در حد درک خوانندهی عادی فهمپذیر ساخته و از این طریق کوشیده تا طیف وسیعتری از خوانندگان را تحت پوشش قرار دهد. دیو رابینسون (Dave Robinson) که خود دانشآموختهی فلسفه و استاد پارهوقت مطالعات انتقادی و نویسندهی کتابهایی چون درآمدی بر فلسفه و درآمدی بر اخلاقیات است به خوبی توانسته در مرز باریک نگارش اثری همه فهم اما جدی قلم بزند.