رسانه ها, وبلاگ

۱۰ نمونه از سوگیری‌های ناخودآگاه

10 نمونه از سوگیری‌های ناخودآگاه سوگیری‌های ناخودآگاه نگرش‌های ناخواسته و آموخته نشده‌ای هستند که می‌توانند مثبت یا منفی باشند.

سوگیری‌های ناخودآگاه نگرش‌های ناخواسته و آموخته نشده‌ای هستند که می‌توانند مثبت یا منفی باشند. همۀ افراد حداقل دارای تعدادی از سوگیری‌های ناخودآگاه هستند زیرا مغز انسان دوست دارد از میان‌برها استفاده کند.

ما به‌صورت آگانه می‌توانیم  در هر ثانیه حدود ۴۰ قطعۀ اطلاعات را پردازش کنیم، اما  به صورت ناخودآگاه می توانیم ۱۱ میلیون قطعه را پردازش کنیم.

این پردازش ناخودآگاه در زمان و انرژی ما صرفه‌جویی می‌کند. با‌این‌حال، این میان‌برهای ذهنی می‌توانند پیامدهای منفی داشته باشند. سوگیری‌های ناخودآگاه می‌تواند منجر به قضاوت‌های نادرست و اغلب مضر افراد و کل گروه‌های مردم شود. سوگیری‌ها بر همۀ تصمیمات و رفتارهای ما تأثیر می‌گذارند. با آگاهی از آن‌ها، می توانید در ارزیابی خود از جهان و اطرافیانتان عینی‌تر، دلسوزتر و دقیق تر باشید. در اینجا ده نمونه از سوگیری‌های ناخودآگاه آورده شده است:

  1. سوگیری جنسیتی
  2. سوگیری زیبایی
  3. سن گرایی
  4. اثر هاله/شاخ
  5. سوگیری تأیید
  6. سوگیری اسناد
  7. سوگیری انطباق
  8. سوگیری قرابت
  9. اثر کنتراست
  10. سوگیری نام
  1. سوگیری جنسیتی

به دلیل عواملی مانند فرهنگ و تعاملات اجتماعی، بسیاری از مردم معتقدند که ویژگی‌های سفت و سخت مختص به “مرد” و “زن” وجود دارد. از مردان انتظار می‌رود رهبرانی با اعتماد‌به‌نفس، منطقی و طبیعی باشند. از سوی دیگر تصور می‌شود که زنان بیشتر احساساتی، پرورش‌دهنده و اجتماعی هستند. در واقعیت، هیچ مبنای علمی برای صفات خاص جنسیتی وجود ندارد و در واقع، طیف جنسیت بسیار پیچیده‌تر است.

سوگیری جنسیتی چگونه ظاهر می شود؟ افرادی که دارای ویژگی‌های “زنانه” هستند، اغلب در محل کار مورد بحث قرار می گیرند، از طریق قوانین مورد تبعیض قرار می‌گیرند و به دلیل “بیش‌از‌حد احساساتی‌بودن” اخراج می شوند. کسانی که خود را مرد می‌دانند و دارای ویژگی‌های «مردانه» هستند، مورد تحسین و احترام بیشتری قرار می گیرند. با‌این‌حال، اگر فردی خود را به عنوان یک مرد معرفی نکند، اما ویژگی‌های «مردانه» را نشان دهد، اغلب به‌عنوان پر سر و صدا، اهل نمایش یا متکبر دیده می‌شود. این امر به ویژه در مورد زنان جاه‌طلب در رهبری صادق است.

  1. سوگیری زیبایی

تحقیقات نشان می دهد که با افراد جذاب بهتر از افرادی که “غیر جذاب” محسوب می شوند، رفتار می‌شود. تعصب ناخودآگاه این‌طور کار می‌کند که زیبایی برابر است با خوبی. مطالعه‌ای از مجلۀ رفتار غیرکلامی نشان داد که شرکت‌کنندگان به افراد زیبا ویژگی‌های اخلاقی بیشتری را نسبت می دهند تا افراد غیرجذاب. مطالعۀ دیگری نشان داد که افرادی که زیبا به حساب می‌آیند بیشتر قابل اعتماد به نظر می‌رسند. این می‌تواند به این دلیل باشد که جامعه زیبایی را به ژن‌های قوی و سالم نسبت می‌دهد که افراد زیبا را جذاب‌تر می‌کند.

  1. سن گرایی

سن گرایی تبعیض قائل شدن علیه کسی به دلیل سن است که معمولا افراد مسن را هدف قرار می‌دهد. یک فرد مسن ممکن است به‌طور خودکار از نظر ذهنی یا جسمی ناتوان و برای کار خاصی نامناسب یا غیرقابل مصرف دیده شود. از طرف دیگر، جوانان ممکن است غیرقابل‌اعتماد، تنبل، متوقع یا ساده‌لوح دیده شوند. برخی افراد بر اساس سن آشکارا نسبت به دیگران سوگیری دارند، اما بسیاری از سوگیری‌ها ناخودآگاه هستند.

سن یک مسئلۀ رایج در محیط کار است. یک نظرسنجی نشان داد که از هر ۳ کارگری که ۴۵ سال و بالاتر درند، ۲ نفر تبعیض سنی را در محل کار تجربه کرده‌اند. تبعیض می‌تواند شامل رد شدن برای ترفیع به دلیل سن، محروم شدن از فرصت‌های آموزشی و شنیدن نظرات غیرمحترمانه باشد. سن گرایی ممکن است در شیوه‌های مراقبت‌های سلامتی، در روابط و رسانه‌ها نیز دیده شود.

  1. اثر هاله/شاخ

اثر هاله/شاخ هنگامی‌که برای اولین بار با کسی ملاقات می‌کنیم فعال می‌شود. اگر آن فرد تأثیر خوبی گذاشته باشد، به احتمال زیاد او را دارای ویژگی‌های خوب دیگری نیز می‌دانند. اگر صفات منفی ظاهر شوند، مایلیم آن‌ها را سست کنیم زیرا فقط هالۀ آن‌ها را می‌بینیم. سوگیری زیبایی – “زیبایی مساوی خوب است” – نمونه‌ای از اثر هاله است. از آنجایی که فرد دارای یک ویژگی(زیبایی) است که به‌عنوان خوب درک می شود ، ما فرض می کنیم که او همۀ ویژگی‌های خوب دیگر را نیز دارد.

اثر شاخ برعکس است. اگر فردی یک ویژگی داشته باشد که ما آن را منفی می‌دانیم، به احتمال زیاد تصور می‌کنیم که ویژگی‌های منفی زیادی دارد.

همۀ انسان ها ناخودآگاه و سریع قضاوت می‌کنند. این‌ها به ما کمک می کنند تا سریعاً تصمیم بگیریم که آیا کسی یک تهدید است یا نه. با‌این‌حال، اکنون جهان متفاوت است و اثر هاله/شاخ معمولاً بیش از آنکه مفید باشد، ضرر دارد. این نادرست است که فرض کنیم یک ویژگی مثبت یک فرد را به‌کلی “خوب” می‌کند در‌حالی‌که یک ویژگی منفی او را کاملاً “بد” می‌کند. این سوگیری همچنین به شدت بر ویژگی‌های «مثبت» یا «منفی» تأثیر می‌گذارد.

  1. سوگیری تأیید

سوگیری تایید یکی از قوی‌ترین سوگیری‌های ناخودآگاه انسان‌ها است. این بر توانایی ما برای پذیرش اطلاعات جدید، تصمیم‌گیری و رشد تأثیر می‌گذارد. هنگامی‌که بر اساس سوگیری تأیید خود عمل می‌کنیم، فقط اطلاعاتی را می‌پذیریم که باورهای ما را تأیید می‌کند. هر زمان که با اطلاعاتی مواجه می‌شویم که آن باورها را به چالش می‌کشد، آن را نادیده می‌گیریم یا رد می‌کنیم. اگر ما از این تمایل طبیعی آگاه نباشیم، عینی بودن و گوش دادن واقعی به نظرات و اطلاعات مخالف بسیار دشوار –اگر نگوییم غیرممکن– می‌شود.

در عصر اطلاعات نادرست، سوگیری تایید به ویژه برای کل جامعه ویرانگر است. مواردی مانند انکار تغییرات آب و‌هوایی، لفاظی‌های ضد‌واکسن و تفکر توطئه‌آمیز را در نظر بگیرید. شواهد بسیار بیشتر و بهتری وجود دارد که از واقعیت تغییرات آب‌و‌هوایی و ایمنی واکسن‌ها حمایت می‌کند، اما سوگیری تأیید مانع از پذیرش این اطلاعات توسط میلیون‌ها نفر می‌شود.

  1. سوگیری انتساب

سوگیری انتساب بر نحوۀ قضاوت مردم در مورد علت و معلول تأثیر می‌گذارد. اگر اتفاق خوبی در زندگی ما بیفتد، به احتمال زیاد باور می‌کنیم که به خاطر کاری است که انجام داده‌ایم. اگر اتفاق بدی بیفتد، سریعاً عوامل خارجی را مقصر می‌دانیم و مسئولیت را از اعمال خود دور می‌کنیم. در‌حالی‌که  وقتی به موفقیت‌ها و شکست‌های دیگران نگاه می کنیم، سوگیری تغییر می‌کند. مسئول موفقیت آنها خوش‌شانسی است در‌حالی‌که درهر اتفاق بدی که برای دیگران می‌افتد، مقصر اصلی خودشان هستند. سوگیری انتساب تحلیل واقع‌بینانه و عینی موقعیت‌ها را دشوار می کند.

سوگیری انتساب همچنین زمانی آشکار می شود که اقدام شخصی به ما آسیب برساند. در صورتی که فردی به ما آسیب بزند ممکن است بلافاصله فرض کنیم که این عمدی بوده و منعکس‌کننده شخصیت فرد است. اگر این سوگیری را در گفت‌وگو در مورد یک رویداد داشته باشیم، رسیدن به یک نتیجه خوب دشوارتر خواهد بود.

  1. سوگیری سازگاری

این تعصب ناخودآگاه به احتمال زیاد در دوران زندگی بشر به عنوان شکارچی و جمع‌آوری‌کننده شکل گرفته است. دورانی که همکاری بشر با یکدیگر و زندگی در صلح برای بقا ضروری بود. اگر یک نفر با گروه خود می‌جنگید، بر سر غذا و امنیت به حال خود رها می‌شد. در آن دوران سازگاری با گروه به معنای بقا بود. این رفتار هنوز در انسان‌های امروزی وجود دارد و در‌حالی‌که فواید زیادی دارد، معایبی نیز دارد. انطباق می‌تواند به معنای مخالفت با اعتقادات ما، پیروی از اقدامات غیراخلاقی و تبعیض علیه تفاوت‌ها باشد.

سازگاری ممکن است همه‌چیز را هماهنگ نگه دارد (حداقل در کوتاه مدت)، اما همچنین مرزهای سختی را ایجاد می‌کند. مثلاً فردیت و اختلاف نظر سالم رشد نخواهد کرد. این موضوع می‌تواند گروه‌ها را به کانونی برای رفتارهای مضر تبدیل کند. فرقه‌هایی که خواستار همنوایی کامل و کنار گذاشتن فردیت هستند، از این سوگیری ناخودآگاه سوء‌استفاده می‌کنند.

  1. سوگیری نزدیکی(قرابت)

انسان ها با اثبات عبارت «پرنده‌های پردار در کنار هم جمع می‌شوند» به‌طور طبیعی به سمت کسانی مانند خود جذب می‌شوند. ما همیشه این کار را انجام داده‌ایم. این نحوۀ شکل‌گیری فرهنگ‌ها و جوامع مختلف در طول زمان است. با‌این‌حال، سوگیری ناخودآگاه نسبت به نزدیکی دارای جنبه‌های منفی است. می تواند ما را به حذف هرکدام و همه تفاوت‌ها سوق دهد. در محل کار، تعصب نزدیکی (قرابت) می‌تواند این را توضیح دهد که چرا بسیاری از شرکت‌ها تنوع ندارند. این در هر نوع تبعیض از جمله تبعیض جنسیتی و نژادی نقش دارد.

سوگیری وابستگی نباید بدخواهانه باشد تا تأثیر زیادی داشته باشد، اما هنگامی‌که افراد نگاه دقیق‌تری به خود بیندازند، ممکن است متوجه شوند که سوگیری‌های ناخودآگاه دیگری را در خود جای داده‌اند. اتفاقی که اغلب می‌افتد این است که سوگیری قرابت با سایر سوگیری‌ها کار می‌کند و با آن‌ها ترکیب می‌شود.

  1. اثر کنتراست

اثر کنتراست نوعی قضاوت است. این زمانی اتفاق می‌افتد که شما به جای ارزیابی جداگانۀ هر یک از آن‌ها، آن دو را با یکدیگر مقایسه کنید. انجام این کار بسیار آسان است زیرا مغز انسان عاشق میان‌بر زدن است. مقایسه‌ها می‌توانند راهی عالی برای سرعت بخشیدن به فرآیند ارزیابی باشند، اما اثر کنتراست همیشه سودمند نیست.

تأثیر اثر کنتراست بر استخدام مثال خوبی است. با نگاه کردن به دو فرد در کنار هم، یک استخدام‌کننده می‌تواند مسیر مهم را از دست بدهد. معمولاً استخدام‌کننده آن‌قدر روی مقایسه متمرکزمی‌شوند که فراموش می‌کنند نامزدها را بر اساس معیارهای عینی موقعیت ارزیابی کنند. این امر منجر به این می‌شوند که افراد به جای بررسی این که چقدر با استانداردهای شرکت مطابقت دارند بر اساس نحوۀ مقایسه آن‌ها با یکدیگر استخدام می شوند. اثر کنتراست همچنین می‌تواند در بررسی عملکرد افراد (دوستان، همکاران) خود را نشان دهد.

  1. سوگیری نام

سوگیری ناخودآگاه می تواند در مورد چیزهایی معمولی مانند نام افراد نیز اعمال شود. سوگیری نام، تمایل رایج به ترجیح نام‌های خاص، معمولاً نام‌های انگلیسی است. در اوایل فرآیند استخدام اثر بیشتری دارد. در یک مطالعه در سال ۲۰۲۱، اقتصاددانان ۸۳۰۰۰ درخواست شغلی را برای ۱۰۸ کارفرما ارسال کردند. نیمی از آن‌ها نام‌های سنتی  و مرسوم سفیدپوستان را داشتند در حالی که نیمی دیگر نام‌هایی شبیه نام‌های سیاه‌پوستان را داشتند. علیرغم مشخصات مشابه، با متقاضیان با نام سیاه‌پوستان ۱۰ درصد کمتر تماس گرفته شدند. مطالعات دیگر نتایج مشابهی را نشان داده‌اند.

سوگیری نام می تواند به قومیت نیز گسترش یابد. در یک مطالعۀ کانادایی، متقاضیان کار با نام‌های هندی، چینی و پاکستانی با وجود داشتن شرایط یکسان، ۲۸ درصد کمتر از کسانی که نام انگلیسی داشتند، مصاحبه دریافت کردند. دلایل ارائه شده اغلب آشکارا تبعیض‌آمیز است. زمانی که محققان با کارفرمایان تماس گرفتند تا نظر بدهند، برخی از شرکت‌ها گفتند که تصور می‌کنند فردی با نام آسیایی «مشکلات زبانی» دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *