چمدان

۹۰,۰۰۰ تومان

سرگئی دولاتوف در 3 سپتامبر 1941 در اوفا، پایتخت جمهوری باشقیرستان در اتحاد جماهیر شوروی متولد شد؛ خانوادۀ او در آغاز جنگ جهانی دوم از لنینگراد (سن پترزبورگ کنونی) تخلیه شده بودند. مادرش ارمنی بود و ویراستاری می‌کرد و پدرش کارگردان تئاتر بود. دولاتوف در دانشگاه دولتی لنینگراد تحصیل کرد اما پس از دو سال و نیم، تحصیل را نیمه کاره رها کرد. او در لنینگراد با شاعران اهل این شهر، یوگنی راین، آناتولی نایمان، جوزف برادسکی و الکساندر نی آشنا شد. بعد به ارتش شوروی فراخوانده شد و مدتی به‌عنوان نگهبان زندان یک اردوگاه امنیتی خدمت کرد. بعدتر روزنامه‌نگار شد و در مجلات و روزنامه‌های مختلف لنینگراد فعالیت کرد.

***

دولاتوف در رمان «چمدان» با زبانی ظریف و طنزآلود دارد بخش‌های مهم زندگی‌اش را با نگاهی به محتویات چمدانی که با آن مهاجرت کرده بازگو می کند. او با چمدان زندگی دراماتیکی را آغاز می‌کند و در این مجموعه داستان که پیوندهایی هم با یکدیگر دارند به بررسی شرایطی می‌پردازد که در آن‌ها قرار گرفته است. «چمدان» با نوستالژی کمیک آغشته به شوخ‌طبعیِ گاهاً تلخ دولاتوف، رمانی به‌شدت انسانی و لذت‌بخش است. خواندن این رمان درک لایه‌های انسانی و زندگی را راحت‌تر می کند.

سرگئی دولاتوف هریک از داستان‌های کتاب چمدان را با یادآوری یک خاطره بسط می‌دهد؛ از خاطره‌ی خواستگاری و ازدواج گرفته تا مراجعه‌ی مأمور کا. گ. ب برای سردرآوردن از کار یک نویسنده‌ی سوئدی. گویی دولاتوف پس از سال‌ها از بیرون به تمام این ماجراها نگاه می‌کند و از نقطه‌نظری طنزآمیز به تحلیل و بررسی آن‌ها می‌پردازد. سرگئی کتاب چمدان را با این سوالات به پایان می‌برد: «تموم این سال‌ها توی کشورم چی به دست آورده بودم؟ خروجیم چی بوده؟ این حجم از آشغال؟ یا چمدونی از خاطرات؟» او موقعیتی را که در آن قرار دارد، پایان سفر نمی‌داند و به چمدان‌های بعدی و سفرهای بی‌پایان می‌اندیشد.

سال انتشار

1403

تعداد صفحات

98

0 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
شناسه محصول: 200 دسته: , , برچسب: , , ,
توضیحات

دربارۀ کتاب چمدان

سرگئی دولاتوف (Sergei Dovlatov) یک روز با یک چمدان از کشورش خارج شد. ازآنجاکه روسیه اجازه‌ی چاپ آثارش را نمی‌داد، دولاتوف به همراه پدر و مادرش، وطن را به مقصد آمریکا ترک گفت. اداره‌ی مهاجرت به سرگئی هشدار داده بود که تنها اجازه‌ی خروجِ سه چمدان را از کشور دارد. فکر به اینکه سی‌وشش سال زندگی را در سه چمدان جا بدهد، اول ترسناک به‌نظر می‌رسید، اما سپس زندگی‌اش را فشرده در یک چمدان با خود به دوش کشید. او چمدانی را که مهم‌ترین وسایلش را دربرمی‌گرفت، چندین سال بعد، از زیر گردوغبار بیرون کشید و باز کرد؛ کت چهاردکمه‌ای، پیراهن زنانه‌ی پوپلین، کلاه زمستانی با پوست خوک آبی، سه جفت جوراب کرپ نایلونی فنلاندی، دستکش‌های رانندگی و کمربند چرمی ‌پلیس، چند عکس و یک نقاشی از کارل ماکس محتویات چمدان بود. بیرون کشیدن این محتویات و زنده شدن خاطرات مهاجرت پس از چندین سال، سرگئی دولاتوف را بر آن داشت تا کتاب چمدان را بنویسد و هر داستان از کتاب را به اسم یکی از وسیله‌هایش نام‌گذاری کند.
***

در گرماگرمِ زنده شدن خاطراتی نوستالژیک، رد تلخی از خنده بر لب سرگئی دولاتوف و خوانندگان می‌نشیند و رمانی انسانی از قلم یکی از بهترین طنزپردازان روسی جاری می‌شود. او در اولین داستان کتاب چمدان، قصه‌ی جوراب‌های کرپ فنلاندی را تعریف می‌کند و در داستان دوم سراغ نیم‌چکمه‌های نومِنکلاتورا می‌رود که آن‌ها را دزدیده است. راوی با اعتراف به یک دزدی شروع می‌کند و سپس شغلش را در زمینه‌ی مجسمه‌سازی با دقت و جزئی‌بینی زیادی توضیح می‌دهد و هم‌زمان تصویری از جامعه‌ی سیاسی روسیه به دست می‌دهد.

سرگئی دولاتوف هریک از داستان‌های کتاب چمدان را با یادآوری یک خاطره بسط می‌دهد؛ از خاطره‌ی خواستگاری و ازدواج گرفته تا مراجعه‌ی مأمور کا. گ. ب برای سردرآوردن از کار یک نویسنده‌ی سوئدی. گویی دولاتوف پس از سال‌ها از بیرون به تمام این ماجراها نگاه می‌کند و از نقطه‌نظری طنزآمیز به تحلیل و بررسی آن‌ها می‌پردازد. سرگئی کتاب چمدان را با این سوالات به پایان می‌برد: «تموم این سال‌ها توی کشورم چی به دست آورده بودم؟ خروجیم چی بوده؟ این حجم از آشغال؟ یا چمدونی از خاطرات؟» او موقعیتی را که در آن قرار دارد، پایان سفر نمی‌داند و به چمدان‌های بعدی و سفرهای بی‌پایان می‌اندیشد.


نکوداشت‌های کتاب چمدان

  • آرزو داشتم سرگئی دولاتوف بیشتر عمر می‌کرد و آثار بیشتری به ما ارزانی می‌داشت. (Francine Prose)
  • متن سرگئی دولاتوف به طنز و نوستالژی آمیخته است. کتاب چمدان دریچه‌ای است که به روی زندگی روزمره در جماهیر شوروری گشوده می‌شود. (The Observer)

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چمدان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *