اورلیا
ژرار دو نروال، از تأثیرگذارترین نویسندگان سوررئالیست فرانسوی است. اورلیا را میتوان به نوعی سفرنامۀ روحی نروال به شرق دانست، سفرنامهای همراه با ذهن جنونآمیز نویسنده. این کتاب در زمان خودش در تقابل با عقلگرایی مدرن فرانسه قرار گرفت بود. کتاب اورلیا و در مجموع خود نروال تاثیر زیادی بر جنبشهای سورئالیستی گذاشتند. آندره برتون که از ستایشگران او بود، دربارۀ نروال گفت: «روح سوررئالیسم در نروال حلول کرده بود». اهمیت ژرار دو نروال در ادبیات فرانسه بیشتر به این دلیل است که او اولین کسی بود که اشراق را وارد رمان فرانسه کرد. شباهتهای بیشمار بین هدایت و نروال (بهخصوص نزدیکیهای بنیادین «بوف کور» و «اورلیا»)، جدلها و سوءتفاهمهای زیادی را میان اهالی ادبیات بهوجود آورده است و با وجود این که روژه لسکو از اتفاقی بودن این همانندیها خبر داد، هنوز هم بر سر تأثیر و تقلید «بوف کور» از «اورلیا»، آرا و اختلافهای بسیاری وجود دارد.
بازمانده
«بازمانده» رمانی نوشته چاک پالانیک نویسنده معروف آمریکایی است. او پس از انتشار رمان «باشگاه مشتزنی» و گرفتن جوایز ادبی متعدد، مشهور شد. دیوید فینچر، کارگردان آمریکایی در سال ۱۹۹۹ بر اساس این رمان فیلم fight club را ساخت.
«بازمانده» که اولین بار در فوریه ۱۹۹۹ منتشر شد داستان فردی به نام «تِندر برانسون» است. او پیرو یک مذهب ساختگی به نام «کریدیسم» است که عقاید خاصی درباره ازدواج و مرگ دارند. آنها همیشه منتظر پیامی از طرف خدا هستند که به آنها بگوید کی خودشان را به او برسانند. یعنی خودکشی کنند.
بازی
دومنیکو استارنونه، نویسنده، فیلمنامهنویس – و روزنامهنگار ایتالیایی در فوریه 1943 در ساویانا، شهری در نزدیکی ناپل متولد شده است. او تابهحال 22 کتاب به زبان ایتالیایی نوشته که ترجمههای مختلفی از آثارش در سراسر دنیا منتشر شده است. همچنین 3 اثر مهم او توسط جومپا لاهیری نویسندۀ مشهور هندی-آمریکایی به انگلیسی ترجمه شده است. استارنونه چندین فیلمنامۀ موفق برای کارگردانهای ایتالیایی نوشته و برندۀ جوایز ادبی بسیاری بوده است. کتابهای او در ایتالیا همواره پرفروش بوده و او یکی از مشهورترین نویسندگان معاصر ایتالیایی است. عدهای اعتقاد دارند، استارنونه نویسندۀ کتابهای «النا فرانته» دیگر نویسندۀ مشهور ایتالیایی است که هویت او بر همگان پوشیده است.
***
استارنونه در «بازی» مواجههای غیرمعمول بین دو ذهن سرسخت را به تصویر میکشید. رویارویی دانیله مالاریکو، تصویرگری که زمانی موفق بوده و احساس می کند که قدرت و خلاقیت هنریاش در حال محو شدن است، در برابرنوۀ چهار سالهاش. جومپا لاهیری در مقدمۀ ترجمۀ انگلیسی این کتاب میگوید: «بازی یک «ترکیب ادبی فوقالعاده بازیگوش» از رماننویس معتبری است که بسیاری او را یکی از بزرگترین نویسندگان زندۀ ایتالیا میدانند.»
بعدازظهر یک نویسنده
هانتکه در این کتاب از یک ترس صحبت میکند، ترس قطع شدن ارتباطش با زبان و قوه تکلمش، و البته عدم توانایی برای ادامه دادن به کار (نویسندگی) و زندگی. بعدازظهرِ این نویسنده از مرکز یک شهر بینام اروپایی شروع شده و به حاشیههای شهر که میتوان آنها را لبههای رویا و خواب و یا مرزهای زبانی قلمداد کرد، کشیده میشود. او در این مسیر سؤالات زیادی هم از خودش میپرسد: «اصلاً نویسندگی چه جور کسب و کاری است؟ مگر در این قرن چنین شغلی هم وجود دارد؟ چه کسی میتواند مدعی باشد که یک هنرمند است و جایگاهی را هم برای خودش در این دنیا دست و پا بکند؟»
***
پیتر هانتکه (1942)، نویسنده و نمایشنامهنویس پیشرو اتریشی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیاتِ سال 2019 است. او با آفرینش آثاری نو و نامتعارف و تغییر نشانهها و روابط بین شخصیتها شیوههای بدیعی به کار گرفت و به تجربهگرایی دست زده است. هانتکه در آثار خود از شیوههای نوآورانهٔ درهم شکستن مرزهای زمان و استفاده از اشیاء و رویدادهای عادی برای تصویر اسطورههای نهان در دل آنها سود جسته است. او یکی از جنجالبرانگیزترین نویسندگان آلمانیزبان است که جوایز زیادی را از 1973 تاکنون دریافت کرده و شخصیتهای مهم ادبی و هنری موافق یا مخالف او بودهاند. شخصیتهایی که در رمانها و داستانهای هانتکه زندگی میکنند، در آستانهای از جنون و عقل هستند. آنها دغدغههای اگزیستانسیالیستی دارند.
پایان دنیا؛ داستانهایی از آخرالزمان
در این کتابِ آخرالزمانی، نویسندگان معاصری چون نیل گیمن، نورمن اسپینراد، لستر دل رِی، رابرت شکلی، رابرت سیلور برگ، جان ویندم، پل اندرسون، جورج آر. آر. مارتین و آرتور سی. کلارک پایان دنیا را به تصویر میکشند و هر داستان به جزئیات تخریب و فروپاشی وهمآور سیاسی، اجتماعی و محیطی جهان ما میپردازد.
***
در انتهای دالانهای تاریک آینده، انسان پایان قصۀ نژادش را تلخ مخیل میکند؛ جنگهای هستهای، نابودی محیط زیست، نبرد با نژادی برتر، مهاجرت از زمین و بسیار پایان شوربختانۀ دیگر. بهگواه راویان آخرالزمان، دست قهار تقدیر آنچه را عمری به جد و جهد بسیار از آن میگریختیم را بر سر راهمان قرار میدهد؛ نابودی حیات بشر. پایانها بر هم پیشی میگیرند تا سیطرۀ نام خود را در تاریخ کهکشان ثبت کنند. اما هنوز هم بر رد پای آنان که در دل تاریکیِ آیندهای موهوم بهدنبال کورسویی میگردند، غبار امید هست. نژاد بشر را حتی وهم زندگی، زنده نگه میدارد.
پشت درهای بسته
پشت درهای بسته نام رمانی نوشته بی. ای. پاریس است. داستان کتاب پشت درهای بسته، دربارهی زندگی زوجی است که همه حسرت موفقیت و خوشبختیشان را میخورند اما غافل از اینکه حقیقت ماجرا، چیز دیگری است.
کتاب پشت درهای بسته، رمانی روانشناسانه و ماجراجویانه است. این اثر را میتوانید با ترجمهی ارغوان اشتریمطالعه کنید.
دوباره بیدارشدن در زمان مناسب
کتاب دوباره بیدار شدن در زمان مناسب نوشته جاشوا فریس نویسنده رمان درخشان بینام است که در سال ۲۰۱۴ از جمله نامزدهای جایزه من بوکر شده است. این اثر، قهقههای ناگهانی و بلند در میان پوچیهای دنیای مدرن و سوالهای بنیادین معنی زندگی، عشق و درستی است و آن چنان جذاب است که همانند مسابقات ناتمام و طولانی استقامت دوچرخه سواری فرانسه شما را با خود تا انتها میکشاند.
جاشوا فریس (Joshua Ferris) نویسنده این کتاب با نخستین اثرش «آنگاه به پایان رسیدم» توانست جایزه «پن» ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۷ را که از سوی بنیاد همینگوی اهدا میشود، به دست آورد. پیش از این، رمان «بینام» او در ایران منتشر شده است.
زندگی خانوادگی
آخیل شارما( -1971)، نویسندهی هندی-آمریکایی است و همانطور که خودش میگوید بعد از نوشتن هفت هزار صفحه در طول دوازده سال توانست صاحب رمانی به نام زندگی خانوادگی شود، رمانی که براساس تجربهی شخصی نویسنده نوشته شده است.
زندگی خانوادگی داستان خانوادهای هندی است که به سودای پیشرفت و ثروت به آمریکا مهاجرت می کند. اما آمریکا شرایطی جز این را برایشان رقم میزند. خانوادهای که رد فرهنگ، زبان، آداب و رفتار هندی همچنان در جسم و جانشان است. زندگی این خانواده را پسر کوچک خانواده از کودکی روایت میکند. روایتی شیرین و جذاب از مهاجرت، عشق، اندوه، خستگی و البته امید.
زندگی خانوادگی در سال 2014 یکی از 10 رمان برتر سال به انتخاب نیویورک تایمز شد. این رمان در سال 2015 برنده جایزه فولیو شد که به بهترین رمان انگلیسی سال داده میشود.
مرگ یک خردهبورژوا
فرانتس ورفل، در سال 1890 در پراگ، قلمرو سلطنتی بوهمیا، در یک خانوادهی ثروتمند چشم به جهان گشود. او نمایندهی اکسپرسیونیسم (سبکی پر از استعاره، نمادین همراه با لحن چکشی) بوده و یکی از نویسندگان دویچتبار یهودی است که کتابهایش توسط حزب نازی، در سال 1933 سوزانده شد. از میان آثار وی میتوان به «مقتول مقصر است»، «چهل روز از موسی داغ» و «سرود برنادت» اشاره کرد.
***
فیالا، افسر گارد امنیتی امپراتوری اتریش، مقامش را پس از جنگ جهانی اول از دست داده است. نگرانی او از آیندهی خانواده، اجازه نمیدهد شعلهی حیاتش -علیرغم نزدیکشدن مرگ- خاموش شود. او میخواهد خانواده را که نماد دنیای در حال فروپاشی است، نجات دهد.