بعدازظهر یک نویسنده
هانتکه در این کتاب از یک ترس صحبت میکند، ترس قطع شدن ارتباطش با زبان و قوه تکلمش، و البته عدم توانایی برای ادامه دادن به کار (نویسندگی) و زندگی. بعدازظهرِ این نویسنده از مرکز یک شهر بینام اروپایی شروع شده و به حاشیههای شهر که میتوان آنها را لبههای رویا و خواب و یا مرزهای زبانی قلمداد کرد، کشیده میشود. او در این مسیر سؤالات زیادی هم از خودش میپرسد: «اصلاً نویسندگی چه جور کسب و کاری است؟ مگر در این قرن چنین شغلی هم وجود دارد؟ چه کسی میتواند مدعی باشد که یک هنرمند است و جایگاهی را هم برای خودش در این دنیا دست و پا بکند؟»
***
پیتر هانتکه (1942)، نویسنده و نمایشنامهنویس پیشرو اتریشی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیاتِ سال 2019 است. او با آفرینش آثاری نو و نامتعارف و تغییر نشانهها و روابط بین شخصیتها شیوههای بدیعی به کار گرفت و به تجربهگرایی دست زده است. هانتکه در آثار خود از شیوههای نوآورانهٔ درهم شکستن مرزهای زمان و استفاده از اشیاء و رویدادهای عادی برای تصویر اسطورههای نهان در دل آنها سود جسته است. او یکی از جنجالبرانگیزترین نویسندگان آلمانیزبان است که جوایز زیادی را از 1973 تاکنون دریافت کرده و شخصیتهای مهم ادبی و هنری موافق یا مخالف او بودهاند. شخصیتهایی که در رمانها و داستانهای هانتکه زندگی میکنند، در آستانهای از جنون و عقل هستند. آنها دغدغههای اگزیستانسیالیستی دارند.
پایان دنیا؛ داستانهایی از آخرالزمان
در این کتابِ آخرالزمانی، نویسندگان معاصری چون نیل گیمن، نورمن اسپینراد، لستر دل رِی، رابرت شکلی، رابرت سیلور برگ، جان ویندم، پل اندرسون، جورج آر. آر. مارتین و آرتور سی. کلارک پایان دنیا را به تصویر میکشند و هر داستان به جزئیات تخریب و فروپاشی وهمآور سیاسی، اجتماعی و محیطی جهان ما میپردازد.
***
در انتهای دالانهای تاریک آینده، انسان پایان قصۀ نژادش را تلخ مخیل میکند؛ جنگهای هستهای، نابودی محیط زیست، نبرد با نژادی برتر، مهاجرت از زمین و بسیار پایان شوربختانۀ دیگر. بهگواه راویان آخرالزمان، دست قهار تقدیر آنچه را عمری به جد و جهد بسیار از آن میگریختیم را بر سر راهمان قرار میدهد؛ نابودی حیات بشر. پایانها بر هم پیشی میگیرند تا سیطرۀ نام خود را در تاریخ کهکشان ثبت کنند. اما هنوز هم بر رد پای آنان که در دل تاریکیِ آیندهای موهوم بهدنبال کورسویی میگردند، غبار امید هست. نژاد بشر را حتی وهم زندگی، زنده نگه میدارد.
صف
صف، داستانی هجوآمیز است در ردیف ادبیات ابزورد و رئالیسم جادویی در توصیف جامعهای تمامیتخواه و دیوان سالار و آزار و شکنجهی مردمی که تحت دیکتاتوری حاکم زندگی میکنند .
بسمه عبدالعزیز، نویسندهی زن مصری، روانپزشک، فعال حقوق بشر و هنرمند تجسمی (ملقب به یاغی) در سال ۲۰۱۳، سه ماه بعد از به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین در مصر، با نوشتن این داستان کنایهآمیز، تلاش دولت برای نزول شأن انسانی هموطنانش و اعمال زور در برابر اعتراضهای مردمی را پیش چشم خوانندگان آورد. او در این کتاب پروپاگاندای حکومتیای را نشانه گرفته که در جهت مهار مردم دست به تخریب تاریخ و نگارش دوبارهی آن به دلخواه خود میزند.
***