امید در تاریکی؛ تاریخهای ناگفته، احتمالات بیکران
ربهکا سولنیت این کتاب را در ۲۰۰۳ و اوایل ۲۰۰۴ نوشت تا از امید دفاع کند. متنی که پیش رو دارید تا حدی راجع به لحظاتی چند از امید است؛ این کتاب در مواجهه با ناامیدی عظیم نوشته شد. زمانی که مدتها پیش سپری شد اما ناامیدی، شکستباوری، بدبینی و فراموشی و مفروضات بنیادینش متفرق نشدهاند، حتی با این که غریبترین و باشکوهترین اتفاقات باورنکردنی رخ داد و گذشت. هنوز شواهد بسیاری برای دفاع وجود دارد.
خلوت پیکاسو
|چاپ دوم|
آریل دورفمن، نویسندۀ نامدار شیلیایی، در نمایشنامۀ خلوت پیکاسو گوشههایی از زندگی و اندیشۀ پابلو پیکاسو در سالهای جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشد، در دورانی که هنرمند نقاش مقیم پاریس بود و شهر در اشغال نیروهای متفقین. خلوت پیکاسو روایتی است تودرتو، با راویانی که هر یک زمانی و به بهانهای در کنار پیکاسو بودند و در تشویشها و ترسها و حتی در آفرینش آثار بزرگی چون گرنیکا، شریک بودند.
قدرت در نمایشنامههای تاریخی شکسپیر
در این کتاب برای بررسی افتوخیز سیاست و قدرت در نمایشنامههای تاریخی، تلاش شده تا با استفاده از اسناد و کتابها و مقالات معتبر گام درستی در این زمینه برداشته و جهت آگاهی بهتر رجوع به برخی پایگاههای اینترنتی را نیز در دستور کار قرار داده تا زمینه مناسبی را جهت تحلیل نقش سیاست و روشهای اعمال قدرت در این نمایشنامهها فراهم شود.
ازاینرو سعید کاظمیان در کتاب «قدرت در نمایشنامههای تاریخی شکسپیر»، در فصل اول به مفهوم قدرت و سیاست پرداخته و روابط میان این دو واژهٔ کلیدی را بررسی میکند.
یخزده
بریانی لِیوری سال 1947 در دوزبری، شهری کوچک از توابع یورک شایر انگلستان متولد شد و فعالیت در تئاتر را با بازیگری در نقشهای فرعی و کماهمیت شروع کرد. به گفتۀ خودش به همین دلیل تصمیم گرفت شروع به نوشتن کند تا نقشهای اصلی و بهتری برای زنان بنویسد. از سال 1967 تابهحال بیش از بیست نمایشنامه نوشته است و پنج نمایشنامۀ او در نیویورکر به چاپ رسیدهاند. یخزده، مهمترین نمایشنامۀ وی، در سال 1989 نوشته و نامزد دریافت جایزۀ تونی شده است. نمایشنامههای او رنگ و بوی فمنیستی دارند و بیشتر شخصیتهای او زن هستند. این ویژگی را در نمایشنامه “نور بیشتر” میتوان دید. در این نمایشنامه بهجز یک شخصیت مرد باقی شخصیتهای حاضر در متن زن هستند. نمایشنامۀ یخزده موفقیتهای متعددی را کسب کرد که از مهمترین آنها میتوان به نامزدی در جوایز تونی برای بهترین نمایش، جایزۀ بهترین نمایشنامه از جوایز تئاتر بریتانیا و قرار گرفتن در لیست چهل نمایشنامۀ برتر دنیا در نظرسنجی ایندیپندنت نام برد. آخرین عید پاک، جزیرۀ گنج، ایلیریا، کورسک و آسمان قرمز از دیگر آثار او هستند.
بهخاطر ماهان
در نگاه اول شاید به نظر برسد میان نمایشنامهی بهخاطر ماهان و دیگر آثار محمد مساوات، ارتباط معنامندی نتوان پیدا کرد اما برخورد سادهی نویسنده با ناتورالیسم در نمایشنامهی به خاطر ماهان و ساده بودن بافت اثر، دلیل اصلی تمایز آن با دیگر آثار مساوات است. تصویر ما از این نویسنده، بیشتر محصول آثاری چون قصهی ظهر جمعه، خانواده، بی پدر، این یک پیپ نیست، بیگانه در خانه و … است. در این نمایشنامه اما مساوات از مؤلفههای معمول خود که یا به شدت خلاقه و عادتگریز هستند و یا بسیار رئالیستی و اجتماعی استفاده نمیکند و گویا ترجیح داده است با سادگی غیرمعمولی که در آثار او سراغ نداریم، این متن را به سرانجام برساند.
داستان نیمهشب
داستان نیمهشب، نمایشنامهای است از نوع تراژدی. همان مطلوبی که نویسندی آن را مشعوف میکند و آرام. مهدی میر باقری نه تنها از حدس و گمان مخاطب اثر نگران نیست که خود صریح و سلیس میگوید که از نابغهی نمایشنامهنویسی جهان، ویلیام شکسپیر، تأثیر پذیرفته است. این همان ادای دینی است که نویسندهای امروزین بر استاد خود تمام میکند. هملت میشود دغدغهی ذهنی و عامل پیش برندهی فکر و اندیشهاش در اثر پیشِ رو، یعنی داستان نیمه شب. این پرسش که چرا زندگی آدمیان بر وفق مراد نمیچرخد و پر است از درد و رنج و هجران، لحظهای گریبان خواننده را رها نمیکند و نویسنده پافشاری میکند به این نکته که عشق پدیدهای کمیاب و چه بسا نایاب است.
در باب رهاکردن امور، آموزههای فلسفه برای روزگار اکنون
یک بار راهبی بودایی دانا، قدرت رها کردن امور با در دست گرفتن یک فنجان چای را توضیح داد؛ نگه داشتن فنجان برای چند ثانیه تلاش زیادی نمیخواهد اما پس از چند دقیقه، ناراحتی جدی ایجاد میشود و یک ساعت بعد به عذابی تحملناپذير تبدیل شده است. فقط با زمین گذاشتن فنجان خود را از درد رها میکنیم. نگهداشتن چیزها میتواند دردناک باشد. بااینحال بسیاری از مردم در چسبیدن به چیزهایی مانند عقاید مردم، کینهها، معشوقهای سابق، داراییهای مادی، خاطرات بد و نگرانیها در مورد آینده استادند.
از طریق چسبیدن مداوم و بیوقفه به همۀ این چیزها، زندگی ما روز به روز سنگینتر و ناخوشایندتر میشود. اما اگر چیزها را رها کنیم، حتی اگر موقتی باشد، آرامش را تجربه خواهیم کرد. در دنیای امروز، هنر رها کردن اقدامی عصیانگرانه است. با زمین گذاشتن فنجان، علیه جامعهای شورش میکنیم که وسواس موفقیت و اعتبار دارد، که عشق سمی و وابستگی ناسالم را ارج مینهد و حرص را بر رضایت ترجیح میدهد.
کتاب در باب رهاکردن امور، مجموعهای از مقالات ویرایششده و اصلاحشده درباره موضوعات مختلف است. این آثار کوتاه، هنر رها کردن را با الهام از مکاتب مختلف بررسی می کند: از فلسفۀ شوپنهاور تا دیوژن و تا تائوئیسم.
دختری که از چنگ داعش گریخت
کتاب دختری که از چنگ داعش گریخت اثر فریدا خلف، روایتی از درد و رنج و در عینحال امید و اراده برای زندگی است.
ماجرای واقعی فریدا خلف دختر ایزدی که به دست داعش اسیر شده و چند ماه در اسارت داعش ماند تا بالاخره توانست به
همراه دوستانش از اردوگاه نظامی داعش فرار کنند.
بستۀ هدیه/فلسفه و زندگی
رواقیگری؛ فلسفه زیستن خردمندانه (قیمت پشت جلد 160000تومان)
درباب رها کردن امور (قیمت پشت جلد 95000 تومان)
از ذهنانباری به ذهنآگاهی؛ حکمت ذن برای زندگی امروز (قیمت پشت جلد 115000تومان)
وازریک مرده است!
نمایشنامهی پنجپردهای و مینیمالیستی وازریک مرده است! به نویسندگی صحرا رمضانیان برداشتی آزاد از داستانی کوتاه با همین عنوان به قلم احمد آرام است. زبان نمایشنامه نیز ترکیبی از گفتوگوها و تکگوییهای محاورهای فارسی، زبان شعر و زبان انگلیسی است. گوزن شمالی در این نمایشنامه، نمادی از انسان مهاجر و سرگشته است که اشاره به زندگی روزمرهی کتی هم دارد زیرا او برای امرار معاش باید لباس گوزن بپوشد.باید تأکید کنم نمایشنامهی وازریک مرده است! قهرمانی ندارد بلکه شاهد انسانهای معمولی هستیم. رمضانیان به زندگی تکنولوژیزده و غربت مهاجران توجه ویژهای کرده و این مفاهیم را به داستان اصلی اضافه کرده است.
بازمانده
«بازمانده» رمانی نوشته چاک پالانیک نویسنده معروف آمریکایی است. او پس از انتشار رمان «باشگاه مشتزنی» و گرفتن جوایز ادبی متعدد، مشهور شد. دیوید فینچر، کارگردان آمریکایی در سال ۱۹۹۹ بر اساس این رمان فیلم fight club را ساخت.
«بازمانده» که اولین بار در فوریه ۱۹۹۹ منتشر شد داستان فردی به نام «تِندر برانسون» است. او پیرو یک مذهب ساختگی به نام «کریدیسم» است که عقاید خاصی درباره ازدواج و مرگ دارند. آنها همیشه منتظر پیامی از طرف خدا هستند که به آنها بگوید کی خودشان را به او برسانند. یعنی خودکشی کنند.
زندگی خانوادگی
آخیل شارما( -1971)، نویسندهی هندی-آمریکایی است و همانطور که خودش میگوید بعد از نوشتن هفت هزار صفحه در طول دوازده سال توانست صاحب رمانی به نام زندگی خانوادگی شود، رمانی که براساس تجربهی شخصی نویسنده نوشته شده است.
زندگی خانوادگی داستان خانوادهای هندی است که به سودای پیشرفت و ثروت به آمریکا مهاجرت می کند. اما آمریکا شرایطی جز این را برایشان رقم میزند. خانوادهای که رد فرهنگ، زبان، آداب و رفتار هندی همچنان در جسم و جانشان است. زندگی این خانواده را پسر کوچک خانواده از کودکی روایت میکند. روایتی شیرین و جذاب از مهاجرت، عشق، اندوه، خستگی و البته امید.
زندگی خانوادگی در سال 2014 یکی از 10 رمان برتر سال به انتخاب نیویورک تایمز شد. این رمان در سال 2015 برنده جایزه فولیو شد که به بهترین رمان انگلیسی سال داده میشود.
داستان پیدایش
تاریـــخ کلانی از همهچیــز، از بیــگ بنگ تا اولین ستارگان و زندگی روی زمین تا عصر دایناسورها، پیدایش انسان خردمــند تا عصــر کشاورزی و عصر یخبندان، ظهور امپراتوریها تا دوران سوختهای فسیلی، سفر به ماه، جهانیشدن و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد…
***
تأملاتی از روی صندلی چرخدار
بیستوپنج جستار درخشان که در مجموعۀ تأملاتی از روی صندلی چرخدار گرد آمده است، گواهی بر آسیبپذیری، بینش و ایمان راسخ نویسندۀ آن هستند. دبیوس پس از تصادفی که سال 1986 برایش رخ داد، ناامیدی را پشت سر گذاشت، پذیرش را آموخت و دستآخر شادمانی را در جادویی فریضهمانند، پیشپاافتادهترین کارهای روزانه پیدا کرد. خواه از رابطه با پدرش نوشته باشد یا از تعرض به خواهر دلبندش، از ایمانش به آیین کاتولیک یا از خودکشی افسر دگرباش نیروی دریایی، ستایش نویسندگان همکاری چون همینگوی و میلر یا حتی کار سادۀ ساندویچ درست کردن برای دخترانش، دبیوس قلب مسائل را میشکافد. اینجا با استادی زبردست، آن هم در قلۀ توانمندیاش روبهرو هستیم؛ استادی که نوشتههایش «با فیض و موهبت آکنده شده و درخشش معنوی بر آنها فروباریده است.»
***
آندره دبیوس(1936-1999) را یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی داستان کوتاه و جستار در قرن بیستم میشناسند. نوشتههای او را نمونههای ارزشمند نثر گزیدهگو و روشنگر و موشکافانه دربارۀ روح انسان برمیشمارند. معمولاً دبیوس را با چخوف میسنجند و به چشم «نویسندۀ نویسندگان» میبینند. او برندۀ جایزۀ پیایان/مالامود، جایزۀ ری برای داستان کوتاه ممتاز، جایزۀ جین استاین از آکادمی هنر و ادبیات آمریکا ، نخستین دورۀ جایزۀ سالانۀ لارنس ال. وینشپ از بوستون گلوب شده و فینالیست جایزۀ پولیتزر برای کتاب غیرداستانی بوده است. او همچنین عضو بنیادهای گوگنهایم و مکآرتور بوده است.
راز مادرم
او مادری بینظیر است، بهترین مادر دنیاست. اما برای نجات دیگران جان من را به خطر انداخت
پاییز آلمان
استیگ داگرمن، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار سوئدی(1923-1954) را کافکای سوئد میدانند و او را متأثر از نیچه، کافکا، استریندبری و هموطنش ایویند یانسون برشمردهاند. منتقدین سبک نوشتاری او را آمیزهایی از سورئالیسم و اکسپرسیونیسم دانستهاند. در پاییز 1946 و درست پس از پایان جنگ دوم جهانی، روزنامۀ سوئدیِ اکسپرسن، از او خواست تا به آلمان برود و آنچه میبیند را به رشتۀ تحریر درآورد. چیزی که نوشتههای او را منحصربهفرد میکرد؛ انگیزههای عمیقِ او برای کشف افراد در شرایط سخت بود. در حقیقت، این کتاب برخی از نگرانیهای اساسی داگِرمن را بیان میکند و روند نگارش آن میتواند یک تمرین مفید در مشاهده و توصیف واقعگرایانه باشد. این کتاب در زمان خودش، توجههای زیادی را جلب کرد و البته هنوز هم شایستۀ این تقدیر است، زیرا استیگ داگرمن به جزئیات عینی نگاهی متفاوت داشت. بخشی، به این دلیل که میتوانست با قاطعیت و بیپروا کلمات را بیان کند و مهمتر از آن، شجاعتِ دیدن مردم آلمان، بهعنوان انسانهای رنجدیده را داشت و به آنها برچسب رسواییِ ملی یا مقصر نمیزد.
***
جاده شخصیت
در کتاب «جاده شخصیت» که از پرفروشهای نیویورک تایمز نیز بوده است، بروکس با به کمال رساندن رویکرد کتاب پیشین خود
و افزودن نقاط قوتی به راهبرد رواییاش، از جمله جایگزین کردن شخصیتهای خیالی و فرضی با افراد حقیقی و شخصیتهای
سرشناس، تحسین و تایید منتقدان را به خود جلب کرد.
جوهره و فلسفهٔ بنیادین «جادهٔ شخصیت»، دعوت خواننده، به عنوان عضوی از جامعه بشری، به تجدید نظر در نگاهی است که
به خویشتن دارد.بروکس ما را به نگاهی دوباره به سویهٔ فراموششدهمان فرامیخواند. او در این راه، «فروتنی» را صفتی کلیدی
میداند و این نه صرفاً به معنی فروتنی پیشهکردن در برابر دیگر مردمانt که به معنی پذیرش ضعفها، کاستیها و نقصانهایی
است که بخشی ناگزیر از ذات آدمی محسوب میشوند. هر انسانی برای رسیدن به شخصیتی قدرتمند و تزلزلناپذیر نیاز دارد
که این ضعفها را به رسمیت بشناسد و سپس به مواجهه با آنها برخیزد.